|
جشن میلاد پیامبر بزرگ اسلام با حضور چشمگیر مردم تهران در میدان ولیعصر برگزار شد
عشق محمدی
گروه فرهنگ و هنر: همزمان با فرارسیدن هفدهم ربیعالاول سالروز میلاد پیامبر اعظم(ص) و امام جعفر صادق(ع)، جشن بزرگ رسول مهربانی و لبخند با حضور مردم تهران در میدان ولیعصر(عج) برگزار شد. به گزارش «وطنامروز»، جشن میلاد پیامبر اسلام(ص) و امام جعفرصادق(ع) ساعت 15:30 دیروز (جمعه 22 مهر) با پخش سرود جمهوری اسلامی ایران در میدان ولیعصر(عج) تهران آغاز شد. در این اجتماع، مردم که تصاویر شهدای اغتشاشات اخیر از جمله شهیدان سلمان امیراحمدی، پوریا احمدی و... را در دست داشتند، با شعارهای «مرگ بر فتنهگر»، «وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد» و «این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده» از فتنهگران و آشوبگران اعلام انزجار کردند. مسیرهای منتهی به میدان ولیعصر(عج) شاهد حضور مردم و میدان ولیعصر(عج) نیز مملو از جمعیت بود و گروه سرود نوجوانان برنامههایی را اجرا کردند. حضور پرشور و بانشاط مردم در این تجمع، جلوهای از دلدادگی و محبت به پیامبر گرامی اسلام(ص) بود. در کنار مردمی که در این جشن حضور یافتند، هیأتهای مذهبی و گروههای جهادی، گروههای خدماتی و گروههای سرود، موکبهایی با برنامهها و رویکردهای مختلف در مسیرهای منتهی به میدان ولیعصر(عج) برپا کردند. با آغاز مراسم، جمعیت حاضر رو به سمت مشهد مقدس ایستادند و دسته جمعی سلام مخصوص خطاب به امام رضا(ع) را قرائت کردند. همچنین سرود «سلام فرمانده» با اجرای ابوذر روحی و گروه سرود نوجوانان اجرا شد.
به گزارش فارس، در این مراسم، حجتالاسلام مصطفی کرمی در سخنانی ضمن تبریک میلاد پیامبراسلام(ص) و امام جعفرصادق(ع) گفت: به همه افرادی که از بیرون این مرزها و حتی در داخل کشور موجب میشوند تحرکاتی شکل بگیرد، میگوییم طبیعتا اختلاف سلیقه وجود دارد و برخی اوقات این تنشها در یک خانواده هم رخ میدهد اما همه، سلولهای یک پیکر و اعضای یک بدن هستند که این ایران اسلامی و جامعه را تشکیل میدهند. این روزها خواهد گذشت کما اینکه روزهای سختتر از این بر ما گذشت. این سخنران مذهبی با بیان اینکه ما به ساحل آرامش خواهیم رسید، گفت: همانطور که رهبر انقلاب هم فرمودند، این آخرین نفسهای دشمن در دشمنی با ما است. نشانههای امید از هر سو هویدا شده و شجره طیبه انقلاب به ثمر رسیده است. ما از همه گردنههای سخت عبور کردهایم و اکنون طلیعه ظفر هویداست. دشمنان بدانند این تحرکات و اغتشاشات نمیتواند مانع از رسیدن این کشتی به سر منزل مقصود شود. حجتالاسلام کرمی با بیان اینکه همه مردم ایران در کنار همدیگر برای فردایی بهتر و رسیدن به آرمان شهدا تلاش میکنند، خاطرنشان کرد: همه عزیزان حاضر در اینجا یک آرمان دارند و آن هم این است که همه عزیزان در سراسر ایران اسلامی با تکیه بر بزرگترین شعار مکتب اسلام یعنی وحدت، در کنار همدیگر و برای همدیگر جهت رسیدن به فردای بهتر تلاش کنند. وی در پایان تاکید کرد: ما این فتنهها را از یک نقطه میدانیم و یک دشمن برای خودمان بیشتر نمیشناسیم و علیه آن دشمنی که به این اتفاقات جزئی دل خوش کرده است- یعنی آمریکا- شعار مرگ بر آمریکا میدهیم.
یکی از ویژگیهای این اجتماع، حضور خانوادگی مردم تهران بود؛ پدران و مادران تهرانی دست فرزندان خود را گرفتند و در جای جای خیابان کریمخان، منتهی به میدان ولیعصر(عج) حضور داشتند. حاضران در این تجمع پرچم کشورمان را در دست داشتند. همچنین در پایان این مراسم آسمان میدان ولیعصر(عج) با نوای «حسین حسین» مردم نورافشانی شد.
از سویی در این برنامه جمعی از مداحان اهلبیت از جمله حاج منصور ارضی، محمود کریمی، سعید حدادیان، محمدرضا طاهری، سیدمجید بنیفاطمه، محمدحسین حدادیان و حسین طاهری هم حضور داشتند که برنامههای ویژهای برای شرکتکنندگان اجرا کردند و به مولودیخوانی و مدیحهسرایی پرداختند.
ارسال به دوستان
عبداللطیف رشید و شیاع السودانی به عنوان رئیسجمهور و نخست وزیر عراق انتخاب شدند
پیروزی حشد و شعب
گروه بینالملل: پس از یک سال و کشوقوسهای فراوان، جلسه پارلمان عراق تشکیل شد و رئیسجمهور و نخستوزیر این کشور انتخاب شدند. شاید این اتفاق موجب سامان سیاسی در این کشور شود، بالاخص که 2 گزینه ریاستجمهوری و نخستوزیری عراق از سوی جریان شیعی و متحدان آن انتخاب شدند.
روز پنجشنبه پارلمان عراق تشکیل جلسه داد و بعد از چندین ماه بلاتکلیفی و انسداد سیاسی در این کشور، رئیسجمهور عراق انتخاب شد. عبداللطیف الرشید، از سیاستمداران اتحادیه میهنی کردستان عراق که روابط بسیار گرم و دوستانهای با ایران و گروههای مقاومت عراق دارد، در دور دوم رأیگیری انتخابات به عنوان رئیسجمهور این کشور انتخاب شد.
با اینکه برخی رسانهها اعلام کردند نشست پارلمان با حضور ۲۶۹ نماینده آغاز شده، خبرنگار شبکه المیادین گزارش داد شمار نمایندگان شرکتکننده برای انتخاب رئیسجمهور این کشور در لحظه رأیگیری به ۲۷۷ نفر رسیده بود. طبق قانون اساسی عراق، نامزدی که دوسوم آرای نمایندگان را کسب کند، به عنوان رئیسجمهور معرفی خواهد شد اما اگر حدنصاب لازم را هیچ یک از نامزدها کسب نکنند، برای بار دوم میان ۲ نامزدی که بیشترین رأی را کسب کردهاند، رأیگیری خواهد شد و هر نامزدی بیشترین رأی را کسب کند، رئیسجمهور این کشور خواهد شد.
پس از شمارش آرا، عبداللطیف رشید با ۱۵۷ رأی و برهم صالح با ۹۹ رأی به ترتیب بیشترین رأی را کسب کردند. از آنجا که هیچ کدام از این 2 نفر موفق به کسب دوسوم آرای نمایندگان نشدند، دور دوم رأیگیری برای انتخاب رئیسجمهور جدید عراق برگزار شد. پس از پایان شمارش آرای دور دوم، عبداللطیف رشید موفق شد ۱۶۲ رأی کسب کند و برهم صالح ۹۹ رأی، تا عبداللطیف رشید رئیسجمهور عراق شود.
رشید از رهبران قدیمی جریان اتحادیه میهنی کردستان عراق است که در زمان جنگ ایران و عراق از متحدان تهران محسوب میشد و رهبر فقید این جریان یعنی «مام جلال طالبانی» از متحدان راهبردی ایران بود. رشید بعد از توشیح ریاستجمهوری توسط پارلمان بلافاصله در همان سالن جلسات مجلس عراق «محمد شیاع السودانی» را مکلف به تشکیل کابینه کرد. السودانی گزینه چارچوب هماهنگی شیعی (گروه نزدیک به مقاومت و ایران) بود. این گزینه بعد از چند ماه رایزنی با حزب دموکرات کردستان (بارزانی)، اتحادیه میهنی کردستان، ائتلاف عزم (حلبوسی) و تقدم (خنجر) انتخاب شد. گره تشکیل پارلمان عراق و انتخاب نخستوزیر و رئیسجمهور این کشور با کنارهگیری نمایندگان جریان صدر باز شد و روز پنجشنبه به نتیجه رسید.
البته در راه انتخاب رئیسجمهور عراق اختلافاتی هم بروز و ظهور کرد. برخی گروههای چارچوب هماهنگی شیعی خواستار انتخاب «برهم صالح» بهعنوان رئیسجمهور بودند و حتی جریان اتحادیه میهنی هم صالح را گزینه رسمی خود معرفی کرد اما گروه نزدیک به نوری المالکی و قیس خزعلی در چارچوب هماهنگی با ائتلافی که با جریان دموکرات کردستان انجام دادند به عبدالطیف رشید رأی دادند که این موضوع تنها حاشیه انتخاب رئیسجمهور بود. البته بافل طالبانی، رهبر جریان اتحادیه میهنی و پسر مرحوم جلال طالبانی بعد از انتخاب رشید به عنوان رئیسجمهور به میان خبرنگاران آمد و گفت رشید یکی از ارکان این اتحادیه است و انتخاب او برای وی بسیار خوشحالکننده است.
در همین زمینه بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند انتخابات روز پنجشنبه عراق در فضای بسیار آرام و بدون کمترین دخالت خارجی برگزار شد. در همین باره بنکین ریکانی از رهبران حزب دموکرات کردستان در اظهاراتی گفت انتخاب رئیسجمهوری و نخستوزیر مکلف، پنجشنبه را به روزی تماما عراقی تبدیل کرد و برای نخستینبار این روند بدون دخالتهای خارجی پیش رفت.
شفق نیوز هم به نقل از حزب دموکرات کردستان تایید کرد پست ریاستجمهوری با رقابت و رأی پارلمان تعیین شده است و هیچ اجماع یا توافقی درباره این سمت وجود ندارد. انتخاب عبداللطیف رشید پس از آن صورت گرفت که حزب دموکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی با کنارهگیری نامزد خود، ریبر احمد از رقابتهای ریاست جمهوری موافقت کرد؛ امری که به انتخاب رئیسجمهور جدید اجازه داد تا جایگزین برهم صالح شود که تا آخرین لحظه از حمایت اتحادیه میهنی کردستان برخوردار بود.
انتخاب نخستوزیر جدید عراق هم ضربهای سنگین به مصطفی الکاظمی، نخستوزیر سابق و مقتدا صدر، رهبر جریان صدر بود. به گفته بسیاری از کارشناسان، در یک سال گذشته این دو در یک اتحاد نامرئی صحنه سیاسی عراق را دستخوش آشوب و هرج و مرج کردند تا دولت پیشبرد الکاظمی امتداد یابد؛ دولتی که 3 سال بر مسند کار بود. شیاع السودانی از وزرای نوری مالکی، رهبر جریان قانون و نخستوزیر اسبق عراق است که معاون مالکی در حزب الدعوه است. این موضوع یک نکته اساسی است که بعد از نوری مالکی، حیدر عبادی و عادل عبدالمهدی که هر سه از حزب الدعوه بودند، مصطفی الکاظمی سال 2019 به نخستوزیری رسید که سابقه سیاسی و حزبی قویای نداشت و بیشتر روزنامهنگار بود و با کمکهای حیدر عبادی (از اقوام خانوادگی کاظمی) به ریاست سازمان اطلاعات عراق و بعد نخستوزیری رسید.
انتخاب رئیسجمهور و نخستوزیر جدید عراق چند پیام مهم در پی داشت. ابتدا اینکه هر ۲ گزینه روابط بسیار خوب و گرمی با حشدالشعبی و جریان مقاومت در عراق دارند. هر دوی آنها در زمان تصدی مسؤولیتهایشان به عنوان وزیر دارای پروندههای فساد اقتصادی و وابستگی به کشورهای غربی و عربی نیستند. انتخاب این 2 فرد برای ایران هم نتایج بسیار مثبتی دارد. رئیسجمهور جدید از رهبران اتحادیه میهنی است و میتواند با اختیاراتی که دارد، به تهران اطمینان خاطر بدهد که شمال عراق مأمنی برای گروههای تجزیهطلب و تروریستی علیه ایران نخواهد بود. از سوی دیگر بارزانی هم در این پازل سیاسی سهمی گرفته است و به همین دلیل خوب میداند که باید با ایران بر سر توقف حرکتهای تجزیهطلبانه گروههای تروریستی شمال عراق همکاری کند.
جریان صدر و شخص مصطفی الکاظمی در این انتخابات بزرگترین بازندههای سیاسی شطرنج عراق بودند و به نظر میرسد دوران سیاسی کاظمی تمام شده و صدر هم ۲ راه ممکن بیشتر ندارد یا اینکه وارد گود خیابان و تظاهرات میدانی شود یا با دولت جدید همکاری کند و برخی وزارتخانهها به این جریان برسد.
جریان صدر بازنده انتخابات روز پنجشنبه بود چرا که سعی کرد با تحریک گروههای کرد و سنی و از سوی دیگر جریان ثورالتشرینی، مجلس را از حد نصاب بیندازد که موفق نشد. تنها حدود 20 نفر از نمایندگان مجلس آن هم از جریان امتداد و مستقل، جلسه پارلمان را تحریم کردند که تاثیری بر روند انتخاب رئیسجمهور نداشت. در همین رابطه روزنامه واشنگتنپست در گزارشی تحولات عراق و انتخاب رئیسجمهور جدید در این کشور را ضربهای سنگین به مقتدا صدر توصیف کرد.
بنابراین سامان سیاسی در عراق چند نکته اساسی در آینده این کشور خواهد داشت. ابتدا اینکه این کشور از هرجومرج سیاسی، امنیتی و اقتصادی خارج میشود. دولت جدید حق استفاده از بودجه دولتی را دارد که الکاظمی در ۳ سال اخیر تنها با تصویب مجلس این حق را داشت. سوم که از همه مهمتر است رابطه با همسایگان خواهد بود. السودانی روابط گرمی با بسیاری از کشورهای همسایه بویژه ایران دارد و میتواند توافقهای تجاری و اقتصادی این کشور با کشورهای منطقه را به سرانجام برساند. جان کلام انتخاب رئیسجمهور و نخستوزیر در عراق که توسط برخی رسانههای غربی و عربی گفته شد، این بود که گزینههای نزدیک به ایران یعنی از جریان مقاومت و حشدالشعبی انتخاب شدند که به نظر میرسد هم حشد و هم شعب عراق راضی باشند.
ارسال به دوستان
سیدهالهام حسینى با هت تریک طلایى قهرمان وزنهبرداری آسیا شد
تاریخسازی دختر ایران
سیدهالهام حسینى ملیپوش کشورمان ۳ طلاى تاریخى را براى وزنهبردارى ایران به ارمغان آورد. مدت زیادى از راهاندازى وزنهبردارى زنان در ایران نمىگذرد اما در همین مدت کوتاه پدیدههاى فوقالعادهاى خودشان را در میادین بینالمللى نشان دادهاند. سیدهالهام حسینى که یکى از اولین زنان وزنهبردار ایران در مسابقات آسیایى و جهانى بوده، در شرایطى دیروز در قهرمانی آسیا روى تخته رفت که در صدر استارت لیست مسابقات دسته ٨١ کیلوگرم قرار داشت. این در حالی بود که در روزهاى اخیر هیچکدام از دختران ایرانى نتوانسته بودند به مدال مسابقات آسیایى دست پیدا کنند و همه نگاهها به الهام حسینى بود.
این دختر لرستانى در همان حرکت یکضرب قدرت خود را به رخ رقبا کشید. ابتدا وزنه ٩٧ کیلویى توسط حسینى با موفقیت مهار شد، در گام دوم دختر وزنهبردار ایران ١٠٠ کیلوگرم را با تسلط کامل بالاى سر برد و در حرکت سوم هم وزنه ١٠٢ کیلویى توسط الهام حسینى به ثبت رسید تا او نه تنها اولین طلاى کاروان ایران در 2 بخش مردان و زنان را در بحرین کسب کند، بلکه یک مدال باارزش براى ثبت در تاریخ وزنهبردارى زنان به ارمغان بیاورد. اما این پایان کار نبود و سیدهالهام حسینى باانگیزه و پشتکار فوقالعاده براى کسب طلاى دوضرب و مجموع روى تخته آمد و وزنههاى ١٢١ و ١٢٥ کیلویى با دستان قدرتمند شیردختر لر مهار شد. اگر چه او در حرکت سوم دوضرب اولین خطاى خود را ثبت کرد و نتوانست وزنه ١٢٨ کیلوگرمى را با موفقیت مهار کند اما همین رکوردها هم براى یک اتفاق تاریخى کافى بود و سیدهالهام حسینى با ثبت رکوردهاى ١٠٢ کیلوگرم در یکضرب، ١٢٥ کیلوگرم در دوضرب و ٢٢٧ کیلوگرم در مجموع 3 طلاى آسیا را در بحرین به نام ایران ضرب کرد. هتتریک طلایى الهام حسینى هم یک اتفاق بىنظیر در تاریخ وزنهبردارى زنان ایران بود و هم او را به ستاره بىچون و چراى تیم ملى وزنهبردارى ایران در مسابقات آسیایى تبدیل کرد.
* شرح حرکات یکضرب و دوضرب
حسینی در حرکت اول وزنه ۹۷ کیلوگرم را بالای سر برد و در حرکت دوم نیز موفق به مهار وزنه ۱۰۰ کیلوگرم شد. او در حرکت سوم یکضرب وزنه ۱۰۲ کیلوگرم را بالای سر برد و به مدال طلای یک ضرب رسید. حسینی با کسب این مدال تاریخسازی کرد. موتوکا ناکاجیما از ژاپن با رکورد ۱۰۰ کیلوگرم به مدال نقره رسید و رجینا آداشبایوا از ازبکستان با رکورد ۹۷ کیلوگرم مدال برنز کسب کرد. حسینی در حرکت دوضرب هم شروع خوبی داشت و در نخستین حرکت وزنه ۱۲۱ کیلوگرم را مهار کرد. او در حرکت دوم وزنه ۱۲۵ کیلوگرم را نیز بالای سر برد و توانست مدال طلای دوضرب خود را مسجل کند. حسینی در حرکت سوم پشت وزنه ۱۲۸ کیلوگرم قرار گرفت که با وجود مهار آن، به دلیل ارتکاب خطا این وزنه از وی پذیرفته نشد به این ترتیب حسینی با رکورد مجموع ۲۲۷ کیلوگرم قهرمان زنان آسیا شد.
* مدال آوران دسته ۸۱ کیلوگرم زنان
۱- الهام حسینی از ایران با رکورد ۱۰۲ کیلوی یکضرب، ۱۲۵ کیلوی دوضرب و مجموع ۲۲۷ کیلوگرم (۳ مدال طلا)
۲- موتوکا ناکاجیما از ژاپن با رکورد ۱۰۰ کیلوی یکضرب، ۱۲۳ کیلوی دوضرب و مجموع ۲۲۳ کیلوگرم (۲ مدال نقره یک ضرب و مجموع و برنز دوضرب)
۳- آیشا عمرووا از قزاقستان با رکورد ۹۳ کیلوی یکضرب، ۱۲۴ کیلوی دوضرب و مجموع ۲۱۷ کیلوگرم(نقره دوضرب و برنز مجموع)
۴- رجینا آداشبایوا از ازبکستان با رکورد ۹۷ کیلوی یکضرب، ۱۱۵ کیلوی دوضرب و مجموع ۲۱۲ کیلوگرم (برنز یکضرب)
ارسال به دوستان
تأملی بر سویههای فرهنگی - اجتماعی التهابات اخیر و راهکارهای عبور از آن
بازگشت به هویت اصیل پادزهر شبیخون فرهنگی
حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدحسین هاشمیان*: وقایع اخیر کشور، جای تأمل بسیار از سوی اندیشمندان دارد. این وقایع را میتوان در لایههای امنیتی، جامعهشناسی، روانشناسی و الهیاتی و دینی تبیین و تحلیل کرد. اساسا اگر بخواهیم در آینده مسیر درستی را بپیماییم و از بحرانها و التهابات اجتماعی عبور کنیم، لازم است با یک دید جامع به درک و فهم پدیدههای جاری در جامعه بپردازیم.
من در این مجال قصد تحلیل امنیتی و بازنمایی دستهای پشت پرده این وقایع را ندارم، بلکه میخواهم از زاویه مساله حجاب و نسل جدید و نحوه تعامل این 2 موضوع با هم صحبت کنم. یک مدل نظری در تحلیل پدیدهها داریم تحت عنوان «تحلیل لایههای علتها»، یعنی هر پدیده جاری در جامعه، تکعلتی نیست، بلکه در لایههای مختلف، علتهای مختلف دارد. ما باید با شناخت لایهها و سطوح گوناگون یک پدیده، در هر سطح علتهای آن سطح را شناسایی کنیم.
درباره پدیده حجاب، نخستین واقعیت عینی این است که وضعیت پوشش در سطح عمومی جامعه، انطباق کامل با ارزشها و هنجارهای ما ندارد اما باید یک نکته بسیار مهم را مدنظر قرار داد؛ ما یک «واقعیت عینی» داریم و یک «واقعیت بازنمایی و بزرگنماییشده»، یعنی گاهی یک موضوع واقعیت دارد اما باید دید این واقعیت حد و اندازه حقیقیاش چقدر است؟ یکی از پژوهشهای انجام شده نشان میداد حد بالایی از زنان جامعه ما پوشش بهنجاری دارند اما حس بدحجابی و فراگیر بودن آن در جامعه بالاست. یعنی به رغم اینکه واقعیتی به نام پوشش ناهنجار در جامعه ما وجود دارد اما پررنگی و فراگیری آن با حقیقت فاصله دارد. اینجا نقش رسانه، حیاتی و مهم است. رسانه است که در ما خطای محاسباتی ایجاد میکند و بزرگی و کوچکی یک واقعیت را دستکاری میکند. این مساله مهمی در تحلیل و تصمیمسازی است. زنان ایرانی را نباید از دریچه رسانههای ضدانقلاب دید، این رسانهها پدیده پوشش ناهنجار را بزرگنمایی میکنند و قصد دارند جامعه زنان ایرانی را جامعهای نشان دهند که یکپارچه در برابر حجاب برخاسته است، در حالی که واقعیت عینی و جاری در جامعه این نیست. دقت بفرمایید، اصل وجود چنین جمعیتی در کشور را نفی نمیکنم، قطعا برخی دختران و زنان ایرانی اینگونه میاندیشند اما بحث بر سر بزرگنمایی واقعیت و تعمیم این نوع اندیشه به اکثریت جامعه ایرانی است.
این نکته را هم اضافه کنم که وقتی از این زاویه به موضوع نگاه کنیم، میفهمیم چقدر عملکرد یک سلبریتی با عملکرد یک دختر معمولی در خیابان متفاوت است. یک سلبریتی با اعتراضش به حجاب، تصویر یک اعتراض فراگیر را میسازد اما یک دختر معمولی در خیابان چنین اعتراضی را ندارد، با این وجود ممکن است با آن دختر معمولی در خیابان برخورد شود اما با آن سلبریتی برخوردی نشود، و این صحیح نیست.
حالا که بحث رسانه پیش کشیده شد، مایلم این موضوع را بازتر کنم. ببینید! نظام رسانهای ما، سریالهای خانگی ما، جشنواره فیلم فجر ما، همگی نوع و مدلی از حجاب و پوشش را ترویج میکنند، نوعی از پوشش را تبدیل به ارزش میکنند که ما با همان نوع پوشش در کف خیابان برخورد میکنیم و تذکر میدهیم، این یک تناقض آشکار است! ما از فقدان یک سیاست منسجم رنج میبریم. مساله حجاب یک مساله چندوجهی است که هر وجه آن نیازمند یک خط مشی مشخص است که این خط مشیها باید مکمل هم باشند. نمیشود شما برخورد گزینشی کنید یا برخورد متناقض کنید. نمیشود یک وجه از وجوه حاکمیت که میرود جشنواره فیلم فجر برگزار میکند و فرش قرمز پهن میکند، خبرنگار و عکاس دعوت میکند و در سطح وسیع این رویداد فرهنگی را عمومی و اجتماعی میکند، نوعی از ارزشها را در لباس و پوشش ترویج کند، بعد وجهی از وجوه حاکمیت دقیقا در برابر همین نوع ارزش پمپاژ شده در جامعه بایستد.
یک لایه دیگری که درباره وقایع اخیر میتوان درباره آن صحبت کرد، مساله جهانبینی و نگاه نسل جدید به موضوع دین است. این جوانانی که تحت تاثیر هیجانات به حجاب اعتراض کردند، آیا این یعنی پیوند آنها با دین گسسته شده است؟ یعنی ما با یک نسلی که ضدیت با دین دارد مواجهیم؟ به هیچ وجه! اینگونه تحلیل کردن ناشی از نشناختن تحولات دنیای مدرن است. ببینید! ما در سطح جهانی با نسل جدیدی از جوانان مواجهیم که فرزندان فضای مجازی و گردش انبوه اطلاعات هستند. این نسل جدید با نسلهای پیشین که دغدغههای جهانشناختی و فلسفی داشتند متفاوت است. این نسل، نسل فلسفه و سوالات عمیق جهانشناختی و هستیشناختی نیست. نسل جدیدی که در جهان متولد شده و روز به روز گسترش پیدا میکند، نسلی است که با دین برخورد سوپرمارکتی میکند، یعنی همانطور که شما وارد یک سوپرمارکت میشوید و هر کالایی را که نیاز دارید انتخاب میکنید و میخرید، هر کالایی را که احساس کنید برای شما لذتبخش است انتخاب میکنید، این نسل جدید تحت تاثیر مدرنیته آن بخشی از دین را انتخاب میکند که برایش لذتبخش است؛ این میشود یک دینداری سوپرمارکتی. این نسل تحت تاثیر مدرنیته، نه تنها با دین، بلکه با همه وجوه زندگی اینگونه برخورد میکند، این نسل در فضای سرگرمی زندگی میکند، اساسا جهانبینی آن زندگی در لذت است و این ارزشی است که دنیای مدرن آفریده و در سایر نقاط جهان پمپاژ میکند و طبیعتا بخشی از نسل جدید جامعه ما نیز تحت تاثیر همین فرهنگ است. همه وجوه زندگی در خدمت لذت انسان در میآید، اگر در دانشگاه رشتهای را انتخاب میکند، به دنبال حل معضلات بشریت نیست، بلکه به دنبال شغلی است که بیشترین درآمد ماهانه را داشته باشد. به همین خاطر میبینید بویژه در سالهای اخیر چه سیلی به سمت رشتههای پولساز روانه شده تا جایی که حتی برخی اصول اخلاقی زیر پا گذاشته میشود تا هر طور شده فرد در دانشگاه فلان رشته را بخواند.
ما برای تحلیل بخشی از نسل جوانمان، باید کانتکست جهانی زیست این نسل را بخوبی بشناسیم. قرار دادن این نسل در برابر دین از سادهاندیشی است. این نسلی که تحت تاثیر ارزشهای مدرنیته است، پیوند خود را با دین و معنویت نبریده اما گونه جدیدی از دینداری را تولید کرده و در این گونه جدید دینداری شما میبینید که بخشهایی که در نگاه اول کاملا با هم متناقض هستند، در کمال شگفتی با هم جمع میشوند. این نسل توانسته بودنهای متناقض را با هم جمع کند و اصلا احساس تناقض نکند. ممکن است مثلا زیارت برود اما نماز نخواند و در عین شگفتی احساس نکند کاری خلاف دین انجام میدهد، به همین خاطر است که بنده میگویم ما با بیدینی و ضدیت با دین در بخشی از نسل جوانمان مواجه نیستیم، ما با گونه جدیدی از دینداری مواجهیم.
این را هم توجه کنید که ما یک اصطلاحی داریم به نام پاپ کورنیزاسیون؛ یعنی تبدیل همه عرصههای جدی به یک پاپ کورن، به یک وسیلهای برای تفریح و سرگرمی. نسل جدید جهانی اساسا زندگی را سرگرمی و تفریح میبیند و قصد دارد همه جنبههای زندگی را تبدیل به یک سرگرمی کند و از آن لذت ببرد. اوج این روند را شما در بازی نهنگ آبی میبینید. مرگ، یکی از جدیترین و شوخیناپذیرترین پدیدههای هستی است، مسالهای است که وسیله سرگرمی نیست اما روند دنیای مدرن به جایی میرسد که مرگ را هم به شوخی میگیرد، آن را هم تبدیل میکند به بخشی از یک بازی، به بخشی از یک سرگرمی.
حالا همین نسلی که متاثر از ارزشهای جهانی مدرنیته است، نمیتواند بخشی از دین را که در برابر لذت شخصی او میایستد، تحمل کند. نمیتواند بخشی از دین را که او را به مشقت میاندازد، بپذیرد. اساسا نمیتواند تکلیف را بپذیرد. ما وقتی فرزندانمان به سن بلوغ میرسند، جشن تکلیف میگیریم، یعنی تو از امروز مشرف شدی به انجام یکسری تکالیف. تکلیف از کلفت میآید، یعنی سختی. یعنی تو یکسری وظایفی را که سختی دارد انجام میدهی تا به یک راحتی ابدی برسی. اما این نسل جدیدی که در فضای مدرنیته رشد کرده، در لحظه زندگی میکند. او راحتی ابدی را که موکول به آینده است نمیخواهد. او راحتی را در همین لحظه میخواهد، به همین خاطر اساسا تکلیف برای او معنا ندارد و دقیقا به همین خاطر وقتی با مجموعه وظایف دینی و اعمال دینی مواجه میشود، آن بخشی را انتخاب میکند که در لحظه برای او تولید نشاط میکند.
البته از یک نکته هم غفلت نکنیم و آن اینکه وظیفه معلمان دین این است که اعمال دینی را مناسب با طبع بشری تبیین و تبلیغ کنند. یعنی حقیقتا در دل هر تکلیف دینی، یک لذت معنوی خوابیده؛ لذتی که میتواند جذاب و گیرا باشد. دین را باید با تمرکز بر این لذت معنوی تبلیغ کرد. شما نماز را میتوانید طوری ترسیم کنید که فقط در آن از خواب زدن و آب سرد بر صورت پاشیدن و رعایت دقیق زوایای وضو و احکام رکوع و سجود باشد، طبیعتا این نوع تبلیغ نماز تصویری جز یک تکلیف روزانه پرمشقت مخابره نمیکند اما همین نماز را میشود به گونه دیگری تبلیغ کرد، به عنوان یک خلوتی با خدا، نیایش با خدا، درد دل با خدا، شکرگزاری از خدا، در واقع نقطه ثقل تبلیغ نماز را بر بخشی گذاشت که بیشترین جذابیت را دارد، قطعا این نوع تبلیغ گیرا میشود، البته این به معنای نفی جنبههای فقهی نماز نیست اما به معنای پررنگتر کردن جنبههای معنوی و باطنی نماز است.
غرض بنده از این صحبت این است که باید زبان نسل جدید را بفهمیم و این ظرفیت در سنت دینی ما هست که اگر درست فهم شود و درست تبلیغ شود برای همین نسل نیز گیرایی و دلربایی داشته باشد. سخن بر سر این مساله است که دیدن برخی صحنههایی که در وقایع اخیر اتفاق افتاد، اینکه نوجوانان یا جوانانی روسری خود را برداشتند، نباید ما را به این تحلیل غلط برساند که این قشر پیوند خود را با دین بریده است، خیر! همین قشر ممکن است ساعتی بعد به خاطر یک مشکلش نذر صلوات کند یا به اهل بیت توسل کند. این قشر از دین نبریده، بلکه به خاطر عوامل گوناگونی از جمله تاثیرپذیری از ارزشهای مدرنیته، یک دینداری جدیدی را تولید و یک گونه جدیدی از سبک زندگی دینی را ایجاد کرده است.
یک لایه دیگری که باید در اینجا درباره آن صحبت کنم، لایه نمادها و اسطورههاست. هر نسلی نمادها و اسطورههایی دارد که سعی میکند خود را شبیه آنان کند. یک نسلی ممکن است اسطورهاش، چهگوارا باشد، یا جمیله پاشا، یا گاندی یا امام خمینی، یا امام حسین، یا... . به هر حال نمادها و اسطورههای یک نسل، به رفتار یک نسل جهتدهی میکند. متاسفانه سیستم فرهنگی کشور ما نتوانست بخوبی اسطورهها و نمادهای دینی و انقلابی کشور را به بخش فراگیری از نسل جوان منتقل کند، البته نباید نقص را فقط در سیستم فرهنگی کشور دید، حقیقتا هیمنه و قدرت حمله فرهنگی دشمن هم بالاست. نقطه اتکای فرهنگ غرب، خواستههای نفسانی انسانهاست، به همین خاطر ممکن است از جذابیت بیشتری برخوردار باشد. به هر حال دشمن توانست با یک سیاست منسجم از سینما تا موسیقی، برای نسل ما اسطورهها و نمادهایی بسازد که انطباقی با ارزشهای دینی و انقلابی ندارد. البته این سیاست دشمن در همه بخشهای جامعه ما کارگر نیفتاد و یک نسل انقلابی با آرمانها و اسطورههای انقلابی مثل شهید سلیمانی در کشور ما رشد و پرورش پیدا کرده است اما به هر حال در بخشی از جامعه جوان ما نیز یک اتفاقی به عکس آن رخ داده است.
در اینجا باز هم میخواهم به نقش رسانه و سیاستهای غلط رسانهای اشاره کنم. رسانههای ما یک دستگاه سلبریتیساز هستند که در فرآیند سلبریتیسازی به کسانی ضریب بالا دادند که این اشخاص در حد این ضریب بالای رسانهای نبودند. اینکه آدمهای معمولیای که زندگی آنها در بهبود معیشت آنها خلاصه شده، مدام پای دوربین بیایند و مدام برای نسل جوان برنامه بسازند و تبدیل به چهرههای کشور بشوند؛ کسانی که با هم رقابت تجملگرایی میگذارند و هویت خود را در زندگی لاکچری میبینند و با نمایش آن، مانور قدرت و موفقیت میدهند، وقتی اینگونه افراد را در جامعه بزرگنمایی کردی اما در عوض اندیشمندان و بزرگان فکری خود را مهجور گذاشتی که یک نسلی حتی اسم آن اندیشمند را هم از رسانهها نشنود، طبیعی است که تو در همان مسیری حرکت میکنی که فرهنگ غرب میخواهد: ایدهآلسازی یک زندگی لاکچری که تنها چیزی که در آن مهم است، لذت شخصی است.
به هر ترتیب، ترکیبی از فعالیت فرهنگی غربیها و نقص فعالیت فرهنگی ما باعث شد بخشی از نسل جوان ما کسانی را نماد موفقیت و اسطوره خود بدانند و به راهی برای شبیه شدن به این اسطورهها بروند که طبیعتا در این مسیر در برابر برخی ارزشها و هنجارهای اجتماعی و ایدئولوژیک قرار گرفتند.
لایه دیگری که باید به آن بپردازیم، زمینه اقتصادی است. البته این زمینه اقتصادی را میشود از ۲ زاویه نگاه کرد؛ یک زاویه تجارت لباس است، اینکه یک صنعت سودده مد و فشن در جهان داریم که گردش مالی آن بسیار بالاست. مسلما قدرت این صنعت در مدسازی و برندسازی به گونهای است که چهره پوشش بخشی از یک جامعه را میتواند تغییر دهد. از این زاویه میتوان سخن بسیار گفت و اینکه اساسا صنعت مد و لباس ما متناسب با فرهنگ ایرانی- اسلامی دچار نقصهای جدی است و عملا دست نسل جوانی را که به دنبال تنوع و زیبایی است، برای دسترسی به لباسهایی که هم حائز این ویژگی و هم حائز خصیصههای بومی باشند، خالی میگذارد. قصد ورود مفصل به این بحث را ندارم و میخواهم از زاویه دیگری به لایه اقتصادی وقایع اخیر بنگرم.
ببینید! وضعیت اقتصادی به گونهای شده است که اساسا نسل جوان ما تا حد زیادی رویاهای خود را غیرقابل دسترس میداند. دستیابی به مسکن، وسیله نقلیه مناسب، امنیت شغلی و چشمانداز روشن اقتصادی، عواملی است که در آرامش روانی جامعه بویژه نسل جوان تاثیر بسزایی دارد. وقتی این مؤلفهها از حیطه دسترسی و برنامهریزی خارج میشود و دستنیافتنی به نظر میرسد، احساس اجتماعی اینگونه میشود که هر چقدر به سمت این مؤلفههای لازم برای زندگی میدود اما آنها با سرعت بیشتری میدوند و دور میشوند، در نتیجه جامعه دچار آسیب روانی میشود. این آسیب، در نسل جوان خود را بیشتر نشان میدهد، چون نسلهای قبلی به هر حال بخشی از راه را آمدهاند و در دسترسی به این منابع مسیری را پیمودهاند اما نسل جوان در ابتدای مسیری است که میخواهد به مولفههای اساسی آسایش در یک زندگی مادی برسد، به همین خاطر وقتی اینها را در دسترس نبیند، بیش از اقشار دیگر جامعه آسیب میبیند و دچار رنج میشود. از سویی به خاطر خصیصههای جوانی، بیش از سایر گروههای سنی تحت تاثیر هیجانات قرار دارد و راحتتر هیجانات خود را بروز میدهد. لذا وضعیت اقتصادی زمینهساز میشود تا به محض ایجاد یک بهانه، تمام خشمهایی که ناشی از ناکامی است، به یکباره منفجر شود و خود را به صورت حرکتهای هیجانی در کف خیابان نشان دهد. در التهابات اخیر کاملا قابل لمس است که مساله بخشی از جوانانی که در صحنه این اعتراضات حضور دارند، مساله حجاب نیست، مساله تخلیه خشمی است که از احساس ناکامی در رسیدن به رویاهای اقتصادی ایجاد شده است. البته دشمن هم بر این احساس خشم سرمایهگذاری کرده و قدرتمندترین تحریمهای خود را با هدف ایجاد همین احساس خشم طراحی کرده است. اینجاست که باید مسؤولان ما تمام دقت و تلاش خود را به کار بگیرند تا هم وضعیت اقتصادی را بهبود ببخشند، هم از اقداماتی که به صورت کاذب بر احساس ناکامی اقتصادی دامن میزند بپرهیزند. شاید برخی اصلاحات اقتصادی لازم و واجب باشد اما در انجام این اصلاحات باید روان مردم را نیز در نظر گرفت، برای احساس روانی مردم نیز برنامهریزی کرد، ابتدا پذیرش اجتماعی را ایجاد کرد و سپس دست به اصلاحات اقتصادی زد. اصلاحات اقتصادی بدون در نظر گرفتن زمینههای پذیرش در افکار عمومی منجر به افزایش احساس ناکامی میشود و این افزایش احساس ناکامی مانند یک مین خطرناک در روان مردم پنهان میشود و در صورت بروز شرایط دیگر این مین ممکن است منفجر شود.
اما درباره آن بخشی که رهبر حکیم انقلاب فرمودند باید کار فرهنگی انجام شود، چند نکته مهم هست که باید مورد توجه قرار گیرد. توجه داشته باشید که بودجه فرهنگی کشور بودجه کمی نیست و در حوزه فرهنگ، کارهای متعددی انجام شده است. برای عمل به فرموده رهبر معظم انقلاب، اولین کاری که باید بکنیم آسیبشناسی کارهای فرهنگی انجام شده است. ما باید بازگردیم و فعالیتهای فرهنگی انجام شده را بازبینی کنیم و ببینیم در کجا اشتباه آمدهایم که نتوانستیم شکاف ایجاد شده در جامعه را تقلیل دهیم. اگر بخواهیم به هوای تاکید رهبر معظم انقلاب بر کار فرهنگی، همان مسیر قبل را پرشتابتر برویم، همان مسائل حل نشده، حل نشده باقی میماند. لازم است دستگاههای فرهنگی کشور دور هم جمع شوند و اساسا نگاهشان به کار فرهنگی را تصحیح کنند؛ کار فرهنگی را تعریف کنند، مخاطب را بشناسند، لوازم تولید فرهنگی برای هر مخاطبی را شناسایی کنند و روی انتقال پیام و نحوه انتقال پیام کار تخصصی کنند. گاهی شما یک سریال غربی را میبینید که در لایه رویین خود هیچ نشانهای از انتقال پیام ایدئولوژیک وجود ندارد اما در لایه پنهان آن میتوانید نشانههایی از انتقال یک ایدئولوژی را ببینید که بسیار ظریف، پنهان و مستمر به مخاطب منتقل میشود. اینها آن کارهای ظریف و تخصصی است که باید در کارهای فرهنگی مدنظر قرار گیرد. متاسفانه من معتقدم در عرصه فرهنگ متاسفانه پولهای کلانی هدر میرود، چون هیچ استراتژی مشخصی تعیین نمیشود و کار علمی و تخصصی لازم انجام نمیگیرد. پراکندهکاری، نداشتن نگاه سیستماتیک، سطحیکاری و موازیکاری، اینها همگی آسیبهای فعالیتهای انجام شده در عرصه فرهنگ است. ما باید در روند فعالیتهای فرهنگی انجام شده بازنگری جدی کنیم.
دقت داشته باشید ما وقتی میگوییم کار فرهنگی، بسیاری اصلا تصور درستی نسبت به این مقوله ندارند، فکر میکنند یعنی حتما باید بروند و کتاب «حجاب» شهید مطهری را ببرند در مدارس و دانشگاه تدریس کنند، این میشود کار فرهنگی! منکر نمیشوم این هم یک کار فرهنگی است اما کار فرهنگی محدود و محصور به این اقدامات نیست. برای نمونه احیای سنت ادب پارسی یک کار فرهنگی بسیار اثربخش است. شاید مخاطب شهید مطهری یک طیف فرهنگی خاص باشد اما مخاطب سعدی و حافظ و فردوسی و مولوی یک مخاطب فراگیر است. میراث ادب پارسی ما سرشار از مضامین و ارزشهای دینی و اخلاقی است. به نظر من دختر و پسر جوانی که خود را در امتداد ادبیات و فرهنگ غنی ایرانی ببیند، پوششاش هم تغییر خواهد کرد، ارزشهای زندگی اجتماعیاش هم تغییر خواهد کرد و این تغییرها همگی منطبق بر هنجارهای دینی خواهد بود، چون اساسا فرهنگ ایرانی را نمیشود از ارزشهای دینی جدا کرد. مثلا همین مساله پوشش، جدا از یک ارزش دینی، یک ارزش ایرانی است. زن ایرانی از دوره هخامنشی در یک ستر و پوششی بوده است، عفیف بودن و حیا و رمزآلود بودنش نقطه قوت و دلرباییاش بوده است. به همین خاطر است که عرض میکنم وقتی حرف از کار فرهنگی میزنیم، باید افق دید خود را گسترش بدهیم و بدانیم احیای میراث فرهنگ ایرانی، احیای شاهنامهخوانیها و حافظخوانی و سعدیخوانیها، خودش یک کار فرهنگی و تقویتکننده بنیههای ارزشی جامعه است. احیای میراث فرهنگ ایرانی میتواند کاری کند که یک جوان دلبسته به ارزشهای مدرن را در پیوند با سنت نگه دارد. ما الان شاهدیم که جوان مدرن، از سنت خود به یکباره میبرد و گسست پیدا میکند اما ادبیات میتواند این پیوند گسسته را احیا کند و جوان مدرن را در پیوند با سنت نگه دارد. جمعبندی این بخش از سخنانم این است که اساسا نهادهای تصمیمساز و نیروهای فرهنگی باید افق دید خود را در موضوع کار فرهنگی گسترش دهند و به عرصههای نوین و ابزارهای نوین فکر کنند.
*عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
ارسال به دوستان
2 مأمور سپاه و بسیج در استان فارس توسط اغتشاشگران به شهادت رسیدند
26 شهید برای دفاع از امنیت
توضیحات پلیس درباره رفتار مأموران یگان ویژه در دستگیری یک خانم
تعداد شهدای مدافع امنیت از ابتدای اغتشاشات اخیر، دیروز با شهادت ۲ مامور دیگر از مدافعان امنیت در استان فارس که توسط آشوبگران ضدانقلاب به وقوع پیوست به ۲۶ شهید رسید. به گزارش «وطنامروز»، در حالی که منافقان کوردل و اغتشاشگران برای بر هم زدن آرامش و آسایش مردم این روزها دست به تخریب اموال عمومی و به شهادت رساندن مدافعان امنیت میزنند، رئیس قوه قضائیه تاکید دارد دلسوزی بیجا و احکام ضعیف درباره عناصر اصلی اغتشاشات، ظلم به مردم و آینده است؛ انتقامی که برحسب قانون باید از مسببان اصلی و عاملان اغتشاشات گرفته شود. فرزند شهید امیراحمدی که هفته گذشته در حمله مسلحانه اغتشاشگران در تهران به شهادت رسید، مقابل دوربین از دلتنگیهای خود در فراق پدر شهیدش گفت و تاکید کرد: «انتقام بابام را بگیرید».
این درحالی است که معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری فارس دیروز اعلام کرد ۲ بسیجی در بیرم لارستان به دست منافقین به شهادت رسیدند. اسماعیل محبیپور خبر شهادت ۲ بسیجی در شهر بیرم از توابع لارستان را تایید و تاکید کرد که ابعاد موضوع در دست بررسی است. محبیپور گفت: این ۲ نفر سحرگاه جمعه ۲۲ مهر در درگیری با نیروهای منافقین به شهادت رسیدند. معاون استانداری فارس با بیان اینکه علت درگیری هنوز مشخص نیست، گفت: هماکنون شورای تامین در بیرم تشکیل شده و در حال بررسی ابعاد موضوع است و اطلاعرسانی انجام میشود.
همچنین رئیس کل دادگستری فارس دیروز با اشاره به شهادت ۲ مأمور سپاه و بسیج در شهر بیرم فارس از تشکیل پرونده قضایی برای قاتلان این مدافعان امنیت خبر داد. حجتالاسلام والمسلمین سیدکاظم موسوی گفت: حوالی ساعت ۴ و ۵۳ دقیقه بامداد روز جمعه در خیابان امام سجاد(ع) شهر بیرم لارستان راکب و ترکنشین ناشناس یک دستگاه موتوسیکلت فاقد پلاک حین شعارنویسی توسط ۲ مأمور تعقیب میشوند که متهمان با شلیک سلاح گرم سروان نورالدین جنگجو ۳۸ساله جمعی سپاه پاسداران را از ناحیه سر و طلبه بسیجی هادی عرفانی ۳۵ ساله را از ناحیه سینه مورد اصابت گلوله قرار دادند که هر ۲ به درجه رفیع شهادت نائل شدند. وی با بیان اینکه رئیس دادگاه عمومی بخش بیرم برای پیگیری موضوع بلافاصله در محل حادثه حاضر شده است، گفت: پرونده قضایی تشکیل شده و تحقیقات اولیه جهت شناسایی قاتلان در حال انجام است. رئیس شورای قضایی استان فارس ضمن تسلیت به خانواده شهیدان جنگجو و عرفانی افزود: برخورد قاطع با اخلاگران نظم و امنیت اجتماعی در دستور کار است و متهمان متواری این پرونده نیز در سریعترین زمان به سزای عمل خود خواهند رسید.
***
اژهای: دلسوزی و احکام ضعیف برای عناصر اصلی اغتشاشات ظلم به مردم است
رئیس قوه قضائیه گفت: دلسوزی بیجا و احکام ضعیف درباره عناصر اصلی اغتشاشات، ظلم به مردم و آینده است. حجتالاسلام والمسلمین محسنیاژهای در ادامه سلسله نشستهای تخصصی خود همزمان با هفته وحدت و میلاد باسعادت رسول اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع)، با جمعی از قضات روحانی دادگستری استان تهران دیدار کرد. رئیس دستگاه قضا در این مراسم با اشاره به توقعات و انتظارات به حقی که مردم از قضات بویژه قضات روحانی دارند، گفت: ما قضات روحانی باید از جهات مختلف از جمله در کلام، رفتار، اخلاق و رویکرد عادلانه، برخوردار و محظوظ از بالاترین معیارها و ترازها باشیم. وی در ادامه این نشست با قضات روحانی ضمن اشاره به موضوع اغتشاشات اخیر و ارائه تحلیلی مستند از اهداف و مقاصد عناصر اصلی و پشتپرده این قضایا، اظهار داشت: بدون تردید این قبیل حوادث که دستهای پشتپرده دشمنان در آنها نمایان است، نباید ما را از حرکت رو به جلو و مترقی خود در بخشهای مختلف بازدارد و ما مسؤولان در قوای مختلف و از جمله قوه قضائیه باید با کار شبانهروزی و مجاهدانه و مخلصانه، مسیر خدمت به مردم و نظام اسلامی را طی کنیم و حتی یک لحظه حرکت جهادی خود را متوقف نگردانیم و از این مهم غفلت نکنیم. حجتالاسلام والمسلمین محسنیاژهای با اشاره به موضوع دستگیرشدگان اغتشاشات اخیر، ضمن دستور به قضات برای پرهیز از سادهانگاری و دلسوزی بیجا و صدور احکام ضعیف در قبال عناصر اصلی این آشوبها، بر تفکیک و تمییز قائل شدن میان آن عناصر اصلی با افراد کم گناه و غفلتزده تاکید کرد و گفت: دلسوزی بیجا و احکام ضعیف درباره عناصر اصلی ظلم به مردم و آینده است ولی در عین حال باید برای افرادی که در جریان اغتشاشات اخیر، در زمره عناصر کمگناه گنجانده میشوند چند مرحله ارفاق لحاظ شود؛ در مرحله نخست با تمهیدات اندیشیده شده و تبدیل قرارها، این افراد تا زمان برگزاری دادگاه آزاد میشوند؛ در مرحله دوم، چنانچه در مدت آزادی و انتظار برای برگزاری دادگاه، از عمل ارتکابی خود پشیمان و متنبه شده باشند و در اعمال خود این پشیمانی و تنبه را ثابت کنند، صدور رأی آنها مشمول ارفاق میشود؛ در مرحله بعدی نیز پس از صدور رأی و محکومیت، چنانچه رفتار پسندیده از خود بروز دهند و از عدم ارتکاب مجدد جرم از ناحیه آنها اطمینان حاصل شود، با تأسیسات ارفاقی قانونی مواجه میشوند.
ارسال به دوستان
توافق ایران، روسیه و جمهوری آذربایجان برای فعالسازی راهآهن کریدور شمال- جنوب
در شاهراه شرق
با راهاندازی مسیر ریلی رشت - آستارا زمان جابهجایی کالا از مسیر شرق آسیا به اروپا از ۴۵ به ۱۷ روز کاهش مییابد
گروه اقتصادی: پنجشنبه گذشته در ۲ نشست سهجانبه اجلاس ۲+۶ ترانزیتی ایران و کشورهای آسیای میانه، ساخت و بهرهبرداری از بخش ریلی رشت- آستارا به منظور توسعه حملونقل و توسعه زیربنای ریلی و ترافیک باری در شاخه غربی کریدور بینالمللی شمال - جنوب مورد بحث قرار گرفت و ایران، روسیه و جمهوری آذربایجان برای فعالسازی شاخه غربی کریدور شمال- جنوب به توافق رسیدند. راهآهن رشت- آستارا یکی از مهمترین پروژههای ریلی ایران و خاورمیانه است که جمهوری اسلامی ایران را به آذربایجان، روسیه و سپس به اروپا متصل میکند. در صورت اتصال قطعه رشت- آستارا، این کریدور با تقاضای بسیار زیادی از سوی آذربایجان، گرجستان، بلاروس، روسیه و حتی فنلاند مواجه میشود.
به گزارش «وطنامروز»، یک ماه پیش بود که عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای رسما اعلام شد. عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای نقش کشورمان را در ۳ طرح زیرساختی ابتکار کمربند و جاده، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و کریدور شمال- جنوب بیش از پیش پررنگ کرده است. ابتکار کمربند و جاده، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و کریدور شمال- جنوب به عنوان طرحهای کلیدی در حوزه اتصالات زیرساختی میتوانند در تقویت منافع مشترک کشورهای در حال توسعه و تقویت صلح در این منطقه نقش ایفا کنند. نکته مهم اما اینجاست که ایران حلقه وصل ۳ طرح زیرساختی فوق است. ایران میتواند از طریق کریدور شمال - جنوب حلقه وصل جنوب و شمال اوراسیا باشد و آسیای مرکزی و روسیه را به هند پیوند دهد. همچنین کریدور شمال- جنوب میتواند زیرساخت سخت همگرایی در قالب «اوراسیای بزرگ» را تقویت کند.
راهآهن ۱۶۰ کیلومتری رشت- آستارا و کریدور شمال به جنوب از چنان اهمیتی برخوردار است که مقام معظم رهبری در دیدار با رئیسجمهور روسیه بر آن تأکید و در عین حال، در سفر رئیسجمهوری اسلامی ایران به مسکو، احداث راهآهن رشت- آستارا جزو مصوبات سفر و توافقات بین ۲ رئیسجمهور ایران و روسیه قرار گرفت.
* صرفهجویی میلیون دلاری با کریدور شمال- جنوب
کریدور شمال- جنوب مهمترین حلقه تجارت بین آسیا و اروپاست که در مقایسه با مسیرهای سنتی از نظر مسافت و زمان تا ۴۰ درصد کوتاهتر و از نظر هزینه تا ۳۰ درصد ارزانتر است. کریدور شمال- جنوب یکی از مسیرهای مهم ترانزیتی در آسیای میانه است و کشورهای مسیر این راهگذر هر یک با تشکیل اتحادیه و انعقاد قراردادهای همکاری در رقابتی همهجانبه به توسعه و تجهیز بنادر، جادهها، ترمینالها و مسیرهای ریلی خود میپردازند. این کریدور ارتباط ترانزیتی کشورهای شمال اروپا و روسیه را از طریق ایران و دریای خزر به کشورهای حوزه اقیانوس هند، خلیجفارس و جنوب آسیا برقرار میکند. در این میان اتصال خلیج عمان و بندر چابهار در ساحل شرق دریای مکران یا دریای عرب به عنوان بندری استراتژیک به این کریدور میتواند در مبادله کالا به شرق کشور و همسایههای شرقی و آسیای میانه نقش داشته باشد.
با فعالسازی کریدور شمال- جنوب صرفهجویی احتمالی در حدود 2500 دلار در هر 15 تن محموله نسبت به مسیر معمول کانال سوئز به دست میآید. همچنین زمان حملونقل را میتوان به 25 تا 30 روز در مقایسه با 40 تا 60 روز از طریق سوئز کاهش داد. بهعنوان مثال، طی کردن مسیر بین بمبئی و مسکو تنها 19 روز (در مقابل 32 تا 37 روز از طریق کانال سوئز) طول میکشد و مسافت را از حدود 16112 کیلومتر (8700 مایل دریایی) به حدود 7075 کیلومتر کاهش میدهد. به همین ترتیب، حملونقل بین هند و فنلاند تنها 21 روز طول میکشد که حدود 45 روز از حالت معمول کمتر است.
پیش از این محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور با اشاره به اهمیت تکمیل خط ریلی رشت-آستارا گفته بود: با تکمیل این ایستگاه و اتصال آن به کشورهای همسایه شمال کشور، ایران به عنوان یک مسیر تجاری بینالمللی مهم شناخته خواهد شد تا جایی که مدت زمان جابهجایی کالا از مسیر شرق آسیا به اروپا از طریق کریدور ایران از ۴۵ به ۱۷ روز کاهش مییابد که جذابیت بسیار بالایی برای بازرگانان و صادرکنندگان کالا در داخل و خارج ایران در سطح قارههای آسیا و اروپا خواهد داشت.
کریدور ترانزیتی بینالمللی شمال- جنوب، کالاهای صادراتی از سواحل غربی هند را از بندرعباس و بندر چابهار در ایران و کشورهای آسیای میانه و روسیه به اروپا انتقال میدهد. هندیها با داشتن شرایط اقتصادی مناسب، بشدت علاقهمند به استفاده از کریدور شمال- جنوب برای عرضه ارزانتر کالا و محصولات خود به بازارهای جهانی هستند. در واقع کالاهای هندی برای رسیدن به روسیه و اروپا به بندرعباس ایران در خلیجفارس تحویل داده شده و از آنجا از طریق حملونقل ریلی یا جادهای به دریای خزر رسیده و از طریق دریای خزر به سمت روسیه حمل میشود.
بزرگترین ویژگی مسیر شمال- جنوب کوتاه کردن زمان حملونقل کالاهاست. کشورهای استفادهکننده از مسیر هر چند ممکن است در ابتدای راهاندازی این کریدور متحمل هزینههای مالی و اقتصادی شوند ولی با فعال شدن آن و کاهش فاصله زمانی انتقال کالا از هند به روسیه و اروپا، به سرعت هزینهها جبران میشود.
* فرصت طلایی کریدور شمال- جنوب
به دنبال حمله روسیه به اوکراین و اعمال تحریمهای گسترده کشورهای اروپایی و آمریکا علیه روسها، علاوه بر توقف حملونقل دریایی به بنادر مهم روسیه، راهآهن سراسری شرقی- غربی این کشور هم کارآیی خود را از دست داده است. بنابراین در حال حاضر روسیه بیش از هر زمان دیگری برای مبادله کالا و تجارت 8 میلیارد دلاری با هندوستان و کشورهای جنوب و شرق آسیا به مسیر کریدور شمال- جنوب نیاز پیدا کرده است.
از طرف دیگر، دولت هند علاقهمند به استفاده از کریدور شمال- جنوب برای عرضه ارزانتر کالاها و محصولات خود در بازارهای جهانی است. کالاهای هندی برای رسیدن به روسیه و اروپا ابتدا به بندرعباس و خلیجفارس منتقل و سپس از راه زمینی به دریای خزر و روسیه حمل میشوند. یکی از ۲ کریدور شمال- جنوب اصلی در ایران شامل محور شرقی است که با اتصال راهآهن چابهار- زاهدان در سال آینده میتواند به عنوان حلقه اتصال جنوب آسیا به افغانستان و آسیای میانه عمل کند. کریدور دیگر نیز از بندرعباس (بندر شهیدرجایی) آغاز شده و به شاخههای دیگر در شمال، شمال غرب و شمال شرق متصل میشود.
آخرین آمارهای رسمی هند نشان میدهد در نخستین ماه تحریمهای روسیه (ماه مارس) صادرات هند به این کشور افتی 70 درصدی داشته اما وارداتش بیش از ۲ برابر شده است. علت اوجگیری واردات مربوط به جهش خرید نفت هند از روسیه است که از 30 هزار بشکه در روز به بیش 700 هزار بشکه افزایش یافته است. از طرفی سال گذشته میلادی نیز کل تجارت روسیه و هند 13.5 میلیارد دلار بوده که از مسیرهای دریایی کانال سوئز و بدون استفاده از خاک ایران انجام شده است. با توجه به افزایش چشمگیر صادرات نفت روسیه به هند، بتدریج محصولات و کالاهای هندی نیز جای خود را بیش از پیش در بازار روسیه باز کرده و مسیرهای صادراتی هند به روسیه اهمیتی دوچندان پیدا خواهد کرد. در این راستا اصلیترین راه حملونقل برای تعاملات روسیه و هند، کریدور شمال- جنوب خواهد بود.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در دیدار جمعی از مسؤولان نظام و میهمانان خارجی شرکتکننده در کنفرانس وحدت با اشاره به سقوط نظام تک قطبی در دنیا و ضرورت نقشآفرینی امت اسلامی در دنیای جدید مطرح کردند
الگوی اسلامی در جهان جدید
جمهوری اسلامی ایران با هدایتهای امام خمینی(ره) در مقابل ۲ ابرقدرت آن زمان ایستاد و اکنون به درختی تناور تبدیل شده است که غلط بکند کسی حتی فکر کندن آن را نیز کند؛ ما ایستادیم و پیش رفتیم
گروه سیاسی: همزمان با هفدهم ربیعالاول سالروز میلاد پیامبر اسلام(ص) و امام صادق(ع)، رهبر حکیم انقلاب اسلامی روز گذشته در دیدار جمعی از مسؤولان نظام و میهمانان خارجی شرکتکننده در کنفرانس وحدت، مهمترین نیاز امت اسلامی برای نقشآفرینی و دستیابی به جایگاه رفیع در هندسه جدید قدرت را اتحاد و انسجام دانستند و با اشاره به جایگاه بسیار مهم فرزانگان و خواص و جوانان روشنبین دنیای اسلام برای تحقق این مهم، گفتند: «وحدت اسلامی» و حضور تأثیرگذار در دنیای جدید امکانپذیر و شدنی است به شرط تلاش عملی و ایستادگی در مقابل سختیها و فشارها که نمونه بارز آن نظام جمهوری اسلامی است که در مقابل قدرتها تسلیم نشد و ایستاد و اکنون به درخت تناوری تبدیل شده است که حتی تصور «کندن» آن نیز امکانپذیر نیست. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار ضمن تبریک میلاد مکرم رسول اعظم(ص) و امام صادق(ع)، با تأکید بر شخصیت منحصربهفرد پیامبر اسلام(ص) که نقطه اوج آن بعثت آن حضرت است، گفتند: عید گرفتن روز میلاد پیامبر اسلام(ص) باید برای امت اسلامی فرصتی برای درس گرفتن و الگو قرار دادن آن حضرت، به عنوان «اسوه حسنه» باشد. حضرت آیتالله العظمی خامنهای با اشاره به آیات قرآن که رنج و سختی امت اسلامی را برای پیامبر رنجآور و برای دشمنان مسلمانان مایه خرسندی میخواند، به تبیین و تحلیل چرایی رنجهای امت اسلامی در دنیای امروز پرداختند و افزودند: مشکلات و سختیهای دنیای اسلام علل متعددی دارد اما یکی از مهمترین این علتها، تفرقه و جدایی مسلمانان از یکدیگر است. ایشان، نتیجه قهری تفرقه و جدایی را «ذلت» و «دوری از عزت» دانستند و تأکید کردند: وظیفه خواص و افراد تأثیرگذار دنیای اسلام، تمرکز بر ایجاد راهها و زمینههای عملی برای اتحاد بین مسلمانان است، زیرا دشمن در نقطه مقابل، با ایجاد یک سلول سرطانی در منطقه و در زمین فلسطین، به نام رژیم جعلی صهیونیستی و استقرار صهیونیستهای خبیث، فاسد، قاتل و بیرحم در آن، به دنبال ایجاد بیشترین اختلاف در میان مسلمانان و کشورهای اسلامی است. رهبر انقلاب اسلامی، عادیسازی روابط برخی کشورهای اسلامی با رژیم صهیونیستی را یکی از بزرگترین خیانتها خواندند و گفتند: ممکن است برخی بگویند تحقق وحدت در شرایط فعلی با وجود برخی رؤسای کشورهای اسلامی امکانپذیر نیست اما روشنفکران، علما، فرزانگان و نخبگان دنیای اسلام میتوانند فضا را متفاوت از خواست دشمن کنند که در این صورت امکان تحقق وحدت، آسانتر خواهد شد. حضرت آیتالله خامنهای با طرح این سوال که «منظور از وحدت چیست؟» خاطرنشان کردند: آنچه از وحدت در دنیای اسلام مدنظر است، وحدت در حفظ منافع امت اسلامی است و نه وحدت نژادی و جغرافیایی. ایشان افزودند: فهم صحیح منافع امت اسلامی و اینکه مسلمانان باید با چه کسانی و چگونه دوستی یا دشمنی کنند و به اشتراک عمل در برابر نقشههای استکبار برسند، برای تحقق وحدت، بسیار مهم است. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه نکته مهم و اساسی در اشتراک عمل، رسیدن به فهم مشترک درباره تغییر هندسه سیاسی در دنیا است، گفتند: نقشه سیاسی دنیا در حال تغییر و نظام تکقطبی در حال حرکت به سمت مطرود شدن است و سلطه استکبار جهانی نیز هر روز بیش از گذشته مشروعیت خود را از دست میدهد، بنابراین دنیای جدیدی در حال شکلگیری است و سوال بسیار مهم این است که جایگاه دنیای اسلام و امت اسلامی در این دنیای جدید کجاست؟ حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: در چنین شرایطی امت اسلامی میتواند جایگاه رفیعی داشته باشد و در دنیای جدید، الگو و پیشرو باشد، به شرط آنکه بتواند به اتحاد کلمه برسد و خود را از تفرقه و وسوسههای آمریکا و صهیونیستها و کمپانیهای بزرگ رهایی بخشد. ایشان با طرح یک سوال دیگر مبنی بر اینکه «آیا اتحاد کلمه مسلمانان و داشتن جایگاه رفیع در دنیای در حال تغییر امکانپذیر است؟»، گفتند: بله! اتحاد بین ملتهای اسلامی ممکن است اما نیازمند تلاش و عمل و ایستادگی در مقابل فشارها و سختیها است. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در این زمینه بیشترین امید به خواص دنیای اسلام و جوانان روشنبین و نقشآفرینی آنها در هدایت افکار عمومی است، افزودند: یک نمونه از امکان تحقق تأثیرگذاری، جمهوری اسلامی ایران است که نهالی کوچک با هدایتهای امام خمینی(ره) در مقابل ۲ ابرقدرت آن زمان ایستاد و آن نهال اکنون به درختی تناور تبدیل شده است که غلط بکند کسی حتی فکر کندن آن را نیز کند. ایشان خاطرنشان کردند: ما ایستادیم و پیش رفتیم، البته ایستادگی نیز مانند هر کار دیگر سختیهایی دارد اما آن کسانی هم که تسلیم میشوند دچار سختی میشوند با این تفاوت که ایستادگی موجب پیشرفت و تسلیم باعث عقبرفت است. حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه لازمه تحقق وحدت اسلامی، جلوگیری از تبدیل اختلافات مذهبی به تنازع و درگیری است، خاطرنشان کردند: سیاستمداران آمریکایی و انگلیسی که با اصل اسلام ضدیت دارند، در محافل خود وارد بحث شیعه و سنی شدهاند که بسیار خطرناک است. ایشان با یادآوری تعبیر گذشتهشان از «شیعه انگلیسی» و «سنی آمریکایی» و تلاش برخی برای تحریف آن، گفتند: شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی یعنی کسی که در هر جایگاه و مقام و کشوری، مانند داعش با ایجاد دعوا و تفرقه و تکفیر در خدمت دشمن است. رهبر انقلاب اسلامی با ابراز تأسف از جنایات داعش در عراق، سوریه و بخصوص کشتار دانشآموزان در افغانستان افزودند: در هر ۲ طرف شیعه و سنی، تندروهایی وجود دارند که ارتباطی به تشیع و تسنن ندارند و این تندرویها نباید زمینهساز اتهامزنی به اصل مذاهب شود و باید با کسانی که به اسم طرفداری از یک مذهب، احساسات طرف دیگر را برمیانگیزند، برخورد جدی انجام گیرد. ایشان سختیها و فشارها و کشتارهای روزافزون در فلسطین و دیگر نقاط دنیای اسلام را نتیجه «تشتت امت اسلامی» دانستند و با اشاره به وجوه اشتراک فراوان مسلمانان گفتند: جمهوری اسلامی ایران تاکنون هر آنچه در توان داشته برای تحقق عملی وحدت اسلامی به کار گرفته است که نمونه بارز آن حمایت همهجانبه از برادران اهل تسنن در فلسطین است که این حمایت بعد از این هم با همه توان ادامه خواهد داشت. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه جبهه مقاومت که در دنیای اسلام شکل گرفته، مورد حمایت جمهوری اسلامی است، خاطرنشان کردند: ما به لطف و عنایت خداوند ایمان داریم و به تحقق عملی آرزوی بزرگ وحدت اسلامی، امیدوار هستیم.
در ابتدای این دیدار، رئیسجمهور در سخنانی، پیامبر اعظم را برترین دعوتکننده بشر به عدالت، عقلانیت، معنویت و اخلاق خواند و با برشمردن تلاشهای دشمنان نهضت نبوی برای ترور شخص و شخصیت و دعوت پیامبر، افزود: امروز نیز در صفآرایی جبهه ضداسلام در مقابل پیروان پیامبر، همان تلاشها در قالب تروریسم فرهنگی و اقتصادی جریان دارد اما همچنانکه آن روز نتوانستند مانع عالمگیری نهضت نبوی شوند، امروز نیز نخواهند توانست ملت پایبند به ارزشهای پیامبر را متوقف کنند. حجتالاسلام والمسلمین رئیسی علت کینه دشمن از ملت ایران را پیشرفتهای خیرهکننده و همهجانبه آن دانست و خاطرنشان کرد: در سفر اخیر به نیویورک، دبیرکل سازمان ملل در ملاقات خصوصی عذرخواهی کرد و گفت با وجود تلاشهای زیاد نتوانستم تحریمهای مربوط به کرونا علیه ایران را رفع کنم که به او پاسخ دادم ملت ایران همواره از تهدید و تحریم، فرصتسازی کرده و در قضیه کرونا نیز با فعال شدن 6 مرکز تولید واکسن به صادرکننده تبدیل شدیم و امروز جزو کشورهای برتر دنیا در مقابله با این بیماری هستیم. رئیسجمهور با اشاره به آمارهایی از پیشرفت علمی، رشد اقتصادی، کاهش تورم و افزایش همکاریهای تجاری و بینالمللی کشورمان، از همراهی صمیمانه مردم با دولت بخصوص در اجرای اصلاحات اقتصادی تشکر کرد و گفت: دشمنان ایران در اغتشاشات اخیر نیز به دنبال ایجاد زحمت برای کشور بودند اما مردم با صبر و ایستادگی همچون گذشته آنها را ناکام کردند. حجتالاسلام والمسلمین رئیسی، پنهانسازی حقایق و گسترش جاهلیت مدرن را از جمله ترفندهای کنونی بدخواهان دنیای اسلام دانست و افزود: راه مقابله با این ترفند، گسترش بیداری بر محور وحدت اسلامی و پرهیز از تفرقه است.
ارسال به دوستان
پارانویای اتمی اروپا
مردم فنلاند، آرامترین کشور اروپا روز پنجشنبه هفته قبل برای خرید یک داروی خاص ضدرادیواکتیو به داروخانهها هجوم بردند و این هنوز از نتایج سحر است. البته به کار بردن عصرگاه هستهای -چند ساعت مانده به نیمه شب هستهای- برای موقعیت خطرناکی که کره خاکی ما در آن گرفتار شده، واژهای صحیحتر از سحر به نظر میرسد.
وضعیتی که بر اثر خط و نشانهای عریان هستهای میان مقامات ارشد روسیه از یک طرف و آمریکا و اتحادیه اروپایی از طرف دیگر، در 2 سوی میدان جنگ آخرالزمانی اوکراین، به سرعت از زرد به قرمز میل میکند.
همین هجوم جمعی اخیر فنلاندیهای یخی و خونسرد به داروخانهها که تا پیش از این در کنج انزوای قطبی اروپای شمالی به دور از هر گونه هیاهوی زندگانی به سر میبردند، نشاندهنده وحشتی است که گریبان غربیها را بابت وقوع یک فاجعه هستهای گرفته است. ماجرا از این قرار بود که اطلاعیه بسیار محافظهکارانه وزارت امور اجتماعی و بهداشت فنلاند به مردم این کشور درباره تهیه قرص ید موجب ایجاد یک موج وحشت اجتماعی شد.
این وزارتخانه بدون هیچ اشاره مستقیمی به امکان وقوع فاجعه هستهای در بحبوحه جنگ روسیه و اوکراین بر اثر انفجار نیروگاه هستهای زاپروژیا یا حتی بروز حملات هستهای بین روسیه و اعضای ناتو، تنها توصیههایی درباره استفاده از قرصهای ید، مطابق آخرین دستورالعملهای تعیینشده توسط سازمان جهانی بهداشت داشته است.
به نوشته رسانههای محلی، این توصیه از آن جهت است که در صورت رخ دادن یک فاجعه هستهای، ممکن است ید رادیواکتیو در محیط منتشر شده در غده تیروئید تجمع یابد. به همین دلیل مقامات فنلاندی به خانوادهها توصیه کردهاند برای در امان ماندن از گزند تشعشعات هستهای در شرایط اضطراری یک دوز داروی ید به ازای هر فرد 3 تا 40 ساله در خانه خود داشته باشند. متعاقب این اعلان بود که فینها چنان به داروخانهها هجوم بردند که بسیاری از داروخانهها همان روز پنجشنبه اعلام کردند موجودی قرص یدشان تمام شده است. متعاقب آن عمدهفروشان دارو در این کشور نیز از تمام شدن موجودی انبارهایشان خبر دادند!
این در حالی است که در روزهای اخیر، گلولهباران بزرگترین نیروگاه هستهای اروپا در جنوب اوکراین توسط رژیم کییف، هشدار جدی سازمان بینالمللی انرژی اتمی را موجب شده و حتی صدای شخصیتهای غربی برجسته را درآورده و افکار عمومی را نسبت به وقوع فاجعهای دیگر مشابه چرنوبیل (1986) در شمال اوکراین به وحشت انداخته است.
جالب اینکه آشفتگی اجتماعی اخیر در میان بیخیالترین ملت اروپا، به نمادینترین شکل ممکن درست همان روزی رخ داد که وزیر دفاع فنلاند به همراه همتای سوئدیاش در طلب عضویت در ناتو، سراسیمه راهی اجلاس بروکسل شده بودند. در نشست عصر پنجشنبه وزرای 30 کشور عضو پیمان آتلانتیک شمالی، علاوه بر نمایندگان فنلاند و سوئد که حالا به رغم همه مخاطرات احتمالی اصرار دارند عضو این پیمان شوند، وزرای دفاع 7 کشور غیر عضو دیگر نیز حضور داشتند.
برای تایید نهایی عضویت ۲ کشور اسکاندیناویایی در بزرگترین پیمان امنیتی غرب، 28 کشور ناتو چراغ سبز نشان دادهاند و تنها مجارستان و ترکیه، یعنی نزدیکترین کشورها به روسیه بویژه از زمان آغاز بحران اوکراین، با انگیزه معامله دو سر برد با رأی خود در مسکو و بروکسل، هنوز از تایید عضویت ۲ کشور شمالی طفره میروند.
با این حال دستور کار نشست بزرگ روز پنجشنبه در مقر ناتو در بروکسل با حضور وزرای دفاع سوئد و فنلاند، شامل بحثهایی درباره چگونگی ارسال پیام روشن به صاحبان صنایع برای افزایش تولید تسلیحات، هم برای نیازهای داخلی و هم برای حمایت از دفاع اوکراین بود. گویی ناتو از همین حالا اسکاندیناوی را هم جزو قلمروی خود میبیند؛ همان رویکردی که جنگ امروز اوکراین را باعث شده است.
فرستادگان سوئد و فنلاند به اجلاس بروکسل، نه تنها از بازی ناتو با مساله عضویت اوکراین درس نگرفتند، بلکه از محکومیت «الحاق غیرقانونی» 4 منطقه اشغال شده اوکراین توسط ینس استولتنبرگ، همتای اسکاندیناویایی خود، دفاع کردند.
جالب اینکه به رغم عجز و لابه وزیر دفاع اوکراین برای عضویت در ناتو در مقابل فرستادگان اسکاندیناوی، باز هم روند تایید این درخواست توسط هر 30 عضو پیمان رد شد!
یک روز جلوتر در روز مقدماتی نشست وزرای دفاع ناتو، «کریستوفر کاوولی» ژنرال ۴ ستاره آمریکایی که بتازگی از واشنگتن به عنوان فرمانده جدید ارتش آمریکا در اروپا و همزمان فرمانده بخش نظامی مقر ناتو در بروکسل منصوب شده، خودی نشان داد. طبق ساز و کار، این ژنرال آمریکایی منصوب پنتاگون، عملا فرماندهی نظامی بیش ۳۰۰ هزار نیروی فعال این ائتلاف را بر عهده دارد و ینس استولتنبرگ، دبیرکل دانمارکی ناتو فقط هماهنگکننده سیاسی اعضای اروپایی و آمریکایی است.
در چنین شرایطی بررسی حملات خرابکارانه آشکار به هر ۲ خط لوله «نورد استریم» در دریای بالتیک در نشستی به ریاست ژنرال کاوولی، مامور پنتاگون در ناتو موقعیتی طنزآمیز بود، چرا که آمریکاییها مهمترین منتفع و متهم این حمله هستند.
در نشست مزبور ثابت شد مصداق خودفروختگی رهبران اروپایی به آمریکا چیزی فراتر از صرفا یک اتهام روسی است. اعضای ناتو درباره راههای بهبود حفاظت از زیرساختهای حیاتی خود بحث کردند، بیآنکه آلمان به عنوان یکی از مالکان خط لوله نورد استریم یا دانمارکیها و میهمان سوئدی به عنوان کشورهایی که انفجار خطوط لوله گازی در نزدیکی آبهای ساحلیشان باعث فاجعه زیستمحیطی شده، اقدامی جدی برای مشخص کردن عامل خرابکاری در خطوط لوله گازی مزبور انجام دهند.
طبیعتا هر کشور مستقلی که طلیعه پیوستنش به یک پیمان امنیتی با چنین رخدادهای شومی همراه باشد، باید در این مورد تأملی دوباره کند اما نباید فراموش کرد که احتمال روزافزون یک برخورد هستهای میان شرق و غرب و مستولی شدن زمستان رادیواکتیوی بر قاره اروپا یا حتی سراسر کره زمین، نه تنها مردم اسکاندیناوی، بلکه رهبران آنها را هم به وحشت انداخته است.
سران غیرمستقل و متوحش اروپایی در چنین شرایطی زیر فشار لابی نومحافظهکاران صهیونیست واشنگتن، هر چه بیشتر به سمت اخذ تصمیماتی سوق پیدا میکنند که خود به شتاب گرفتن روندی فاجعهآمیز دامن میزند. نمونهاش تصمیم جدید وزرای دفاع ناتو برای تجهیز اوکراین به سامانههای موشکی در اصل پدافندی است که میتواند ذاتا تهاجمی هم باشد که این به نوبه خود روسها را در اجرای تهدید راهبردی هستهایشان جریتر میکند.
نمایش موحش اتمی اما به همین جا ختم نمیشود؛ در جدیدترین پرده از کریخوانی خطرناک آخرالزمانی میان غربیها و خصم شرقیشان، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی و دومین مرد قدرتمند مسکو، متقابلا یکدیگر را تهدید به نابودی کامل کردند.
به گزارش یورونیوز، جوزپ بورل که مشخصا از مواضع تنشزای نشست ناتو به هیجان آمده بود، همان روز پنجشنبه گفت: «هرگونه حمله اتمی علیه اوکراین نه یک پاسخ اتمی، بلکه چنان پاسخ قدرتمند نظامی در پی دارد که ارتش روسیه نابود خواهد شد. باید مشخص باشد مردم حامی اوکراین و اتحادیه اروپایی و کشورهای عضو و ایالات متحده و ناتو نیز بلوف نمیزنند».
او ظاهرا این کریها را البته با تاخیر زیاد در پاسخ به هشدار اتمی اخیر پوتین در دفاع از «تمامیت ارضی» روسیه میخواند که اعتراف کرد: «ما قطعا از جنگ سرد و پساجنگ سرد خارج شدهایم. این جنگ چیزهای زیادی را تغییر میدهد و قطعا اتحادیه اروپایی را تغییر میدهد».
این در حالی است که کارشناسان نظامی روس ادعا میکنند در صورت انجام یک حمله هستهای علیه اروپا، نیروهای ناتو حداکثر ظرف نیم ساعت با شلیک موشکهای کروز (هدایتشونده) فراصوت مجهز به کلاهک اتمی از زمین، هوا و دریا نابود خواهند شد.
این فرضیه پس از مطرح شدن طی 5 سال اخیر هیچگاه از سوی کارشناسان نظامی کشورهای رهبر ناتو رد نشده است.
بورل در پایان در کمال بیشرمی حتی اصول دیپلماتیک الزامی برای مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی را زیر پا گذاشته و با توصیف اروپا به عنوان باغ آزادی سیاسی و رفاه اقتصادی گفت: «بقیه جهان یک جنگل است!»
تهدید و توهین بورل بیجواب نماند. دیروز دومین مرد قدرتمند روسیه در پاسخ به گندهگویی این دیپلمات کاتالان که هنوز مدت زیادی از دستگیریاش توسط مقامات پلیس آلمان نمیگذرد، اظهارات مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی را ناشی از پارانویا (روانگسیختگی) خواند.
به گزارش تاس، «دیمیتری مدودف» رئیسجمهور و نخستوزیر پیشین روسیه و قائم مقام شورای امنیت فدراسیون روسیه پس از ولادیمیر پوتین که اخیرا هشدار داده بود هشدار هستهای پوتین به غرب یک بلوف نیست، این بار بدون آنکه از تاکید خود بر هشدار هستهای علیه غرب کوتاه بیاید، در تازهترین پیام تلگرامیاش نوشت: «اظهارات اخیر جوزپ بورل نشان میدهد کشورهای غربی آمادگی ارائه حمایت همهجانبه از اوکراین را ندارند. بیایید پارانویای حمله اتمی روسیه را به وجدان او بسپاریم. اخیرا نوشتم کشورهای غربی به اوکراین و رژیم آن اهمیتی نمیدهند و نمیخواهند به آنها پشتیبانی همهجانبه ارائه دهند. علاوه بر این، غوغاگران خارج از کشور و اروپا قطعا در یک آخرالزمان اتمی برای آنها نمیمیرند. به همین دلیل است که پاسخ آنها دقیق و متعادل خواهد بود و این معنای دوم سخنان بورل است».
از سوی دیگر، «سرگئی ریابکوف» معاون وزیر خارجه روسیه دیروز در مصاحبهای با شبکه دولتی ریانووستی، آمریکا را مسؤول فروپاشی نظام امنیتی جهان خواند.
ارسال به دوستان
وزیر کشور:
به حساب اغتشاشگران مرتب پول واریز میشد
گروه سیاسی: احمد وحیدی، وزیر کشور روز پنجشنبه در نخستین همایش ملی جهادگران تبیین دانشگاه با اشاره به نقش رسانههای معاند در آشوبهای اخیر، اظهار کرد: جالب است کسانی که به ایران ایراد میگرفتند که چرا از غزه و لبنان حمایت میکند، امروز کارهای خود را با شبکه فارسیزبان وابسته به عربستان سعودی تطبیق میدهند؛ عربستانی که در یک روز ۸۲ نفر را گردن زد یا اینکه به خاطر قطعهقطعه کردن یک خبرنگار آنقدر افتضاح بالا گرفت که حتی آمریکاییها هم نتوانستند آن را لاپوشانی کنند. به هر حال باید دید چه میشود که عدهای به دستور یک شبکه وابسته به سعودی عمل میکنند. این همان مساله مهم است. ما باید ببینیم دشمن چه میکند و ما باید چه کاری را انجام دهیم. وزیر کشور با اشاره به تلاش رسانهای غرب و آمریکا برای آسیب زدن به انقلاب و مردم، یادآور شد: در آمریکا ظرف یک هفته ۱۵۰۴ مقاله، در انگلستان در عرض ۹ روز ۷۲۰ مقاله، در اتحادیه اروپایی از ۱۶ تا ۲۴ سپتامبر آلمان ۸۳۰ مقاله، فرانسه ۶۵۵ مقاله، اسپانیا ۲۰۷ مقاله و ایتالیا ۴۹۷ مقاله درباره مهسا امینی نوشته شد. همچنین پریروز اعلام شد ۲۴۰ میلیون توئیت در این باره زده شده که اینها برای چند هزار کاربر با استفاده از رباتهاست. وحیدی افزود: ببینید دشمن اینگونه کار میکند، آنقدر ضدحقیقت را حقیقت نشان میدهد که برخی باور میکنند. در مقابل همه تلاشهایی که از سوی دشمنان صورت گرفت، در شلوغترین روز تجمعات اخیر ۴۵ هزار نفر در تجمعات شرکت کردند که بین اینها تعداد زیادی جوان هیجانزده و احساسی بودند. البته تعدادی هم سازمانیافته و آموزشدیده بودند و خیلی خشن برخورد میکردند. در ملاقات با برخی مجروحان حوادث اخیر متوجه شدیم این افراد سازمانیافته و آموزشدیده به برخی مجروحان گفته بودند میخواهیم چشمت را دربیاوریم و برای همین کار تلاش هم کرده بودند. وزیر کشور ادامه داد: با مشاهده اقدامات این افراد گاهی تعجب میکردیم چگونه یک انسان میتواند به این اندازه قسیالقلب باشد. برخی از اینها در خارج از کشور آموزش دیدهاند و از خارج هم برای آنها پول میفرستادند. درباره یک نفر که مقابل وزارت کشور بازداشت شده بود گفته شد مرتب به حساب او پول واریز میشد و هر ۱۰ تا ۱۵ دقیقه ۲۵ تا ۳۰ میلیون به حساب این فرد واریز شده بود. وی افزود: هستههای مختلفی در ناآرامیهای اخیر فعال بودند. مثلا هستههای سازمانیافته رژیم صهیونیستی فعالیت داشتند و به برخی برای هر کوکتل مولوتف ۵۰۰ هزار تومان داده میشد.
ارسال به دوستان
دیپلماسی ترانزیتی
رسانههای غربی: کریدور شمال- جنوب باعث خنثی شدن تحریمهای آمریکا علیه ایران و روسیه میشود
گروه بینالملل: ایران، روسیه و جمهوری آذربایجان در اجلاس ۲+۶ ترانزیتی ایران و کشورهای آسیای میانه، در زمینه فعالسازی شاخه غربی کریدور شمال- جنوب به توافق رسیدند که یک حرکت مهم و ژئوپلیتیک و استراتژیک برای منطقه و جهان خواهد بود. در ۲ نشست سهجانبه اجلاس ۲+۶ ترانزیتی ایران و کشورهای آسیای میانه، ساخت و بهرهبرداری از بخش ریلی رشت - آستارا به منظور توسعه حملونقل و توسعه زیربنای ریلی و ترافیک باری در شاخه غربی کریدور بینالمللی شمال - جنوب مورد بحث قرار گرفت و ایران، روسیه و جمهوری آذربایجان برای فعالسازی شاخه غربی کریدور شمال- جنوب به توافق رسیدند. در این اجلاس نمایندگانی از ایران، ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان به همراه نمایندگانی از جمهوری آذربایجان و روسیه حضور داشتند و درباره توسعه همکاریهای ترانزیتی به گفتوگو پرداختند.
موقعیت استراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ایران مورد توجه کشورهای بزرگ جهان بوده و هست. موقعیت مناسب ریلی و جادهای و دسترسی ایران به سواحل طولانی در خلیج فارس، دریای مکران «عمان» و سواحل دریای خزر در سالهای اخیر بسیار مورد توجه تولیدکنندگان بزرگ اقتصادی جهان بودهاست. اگر بعضی مسیرهای ناتمام ریلی و جادهای ایران تکمیل شود، ایران میتواند از عبور و ترانزیت کالا از خطوط ریلی و جادهای خود درآمد سرشاری داشته باشد. مدتهاست جمهوریهای آسیای مرکزی فاقد راههای تجاری و حملونقل مطمئن به جنوب بودهاند و اهمیت کریدور شمال- جنوب از این جنبه است. در واقع مسائل سیاسی و امنیتی موجود در افغانستان و همچنین میان پاکستان و هند، جمهوریهای آسیای مرکزی را که به مسیرهای صادراتی جدید نیاز دارند به سمت ایران هدایت کرده است. افزون بر این، کریدور شمال- جنوب میتواند همگرایی در قالب «اوراسیای بزرگ» را تقویت کند. در واقع ایران با بهرهگیری از موقعیت استراتژیک خود در آسیا میتواند بازیگری مهم در پیشبرد طرحهای اقتصادی و توسعهمحور کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اوراسیا باشد. از طرفی به دنبال حمله روسیه به اوکراین و اعمال تحریمهای گسترده کشورهای اروپایی و آمریکا علیه روسها، علاوه بر توقف حملونقل دریایی به بنادر مهم روسیه، راهآهن سراسری شرقی- غربی این کشور هم کارایی خود را از دست داده است. بنابراین در حال حاضر روسیه بیش از هر زمان دیگری برای مبادله کالا و تجارت 8 میلیارد دلاری با هندوستان و کشورهای جنوب و شرق آسیا به مسیر کریدور شمال- جنوب نیاز پیدا کرده است. راهآهن ۱۶۰ کیلومتری رشت- آستارا و کریدور شمال به جنوب از چنان اهمیتی برخوردار است که مقام معظم رهبری در دیدار رئیسجمهور روسیه بر آن تأکید و در عین حال، در سفر رئیسجمهوری اسلامی ایران به مسکو، احداث راهآهن رشت- آستارا جزو مصوبات سفر و توافقات بین ۲ رئیسجمهور قرار گرفت. با وجود این، به نظر میرسد علت اصلی تکمیل نشدن خط ریلی رشت- آستارا، نبود حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان منابع مالی مورد نیاز است، به این منظور در اجلاس ۲+۶ ترانزیتی ایران و کشورهای آسیای میانه در جلسهای با حضور رؤسایجمهور ایران، آذربایجان و روسیه، فعالسازی شاخه غربی کریدور شمال_جنوب مورد توافق قرار گرفت. رویترز در این راستا نوشت که این کریدور باعث خنثی شدن تحریمهای تجاری آمریکا علیه تهران و مسکو میشود.
کشورهای دیگری همچون ترکیه، ارمنستان، قزاقستان، قرقیزستان، بلاروس، تاجیکستان و حتی عمان، سوریه، اوکراین و بلغارستان نیز خواستار همکاری با این گذرگاه مهم شدهاند. در کل انتهای جنوبی این مسیر به هندوستان و انتهای شمالی آن به روسیه ختم میشود و بخش اعظم مسیر خشکی میانی آن در ایران قرار دارد. از طرف دیگر روسیه براحتی از طریق مسیرهای ریلی خود، این گذرگاه را به بازارهای اروپا متصل میکند. این طرح اتصال روسیه و آسیای میانه به هند را هم ممکن میکند. تا قبل از ابتکار جاده ابریشم جدید چینی (یک جاده یک کمربند)، کریدور شمال- جنوب اصلیترین حلقه تجارت بین آسیا و اروپا به شمار میرفت. از طریق این مسیر کالاها از هند پس از ورود به بنادر ایران در چابهار و بندرعباس از مسیرهای جادهای و ریلی به سواحل دریای خزر انتقال پیدا میکند و سپس از طریق مسیر آبی یا قلمروی جمهوری آذربایجان به روسیه میرسد و از این مسیر میتواند وارد بازارهای اروپایی شود. از مزایای مهم این طرح کوتاه کردن دسترسی به اروپا برای هند و کشورهای دیگر است به نحوی که مسیر این کریدور برای دهلینو حدود 7200 کیلومتر و تقریباً 60درصد کمتر از مسیر دریایی کانال سوئز است؛ همین امر بهصورت تقریبی زمان ارسال کالا از هند به شمال اروپا را از 40 به 20 روز کاهش میدهد. با اعلام آمادگی دیگر کشورهای آسیای میانه و کشورهای عضو شورای همکاری، دامنه عمل و گستره همکاری دولتها و جمعیت تحت پوشش طرح نسبت به گام نخست افزایش چشمگیری خواهد داشت و اکنون این کریدور جمعیت وسیعی را در بر میگیرد و بازار تولید و مصرف قابل توجهی را شامل میشود. سال 2014 راهآهن ترکمنستان و قزاقستان به راهآهن ایران متصل شد که پیوستگی این مسیر به جمهوری ازبکستان وسعت دسترسی پروژه در آسیای میانه را افزایش داد. از طرفی در پی حمله روسیه به اوکراین و اعمال تحریمهای گسترده کشورهای اروپایی و آمریکا علیه روسها، ارائه سرویس حملونقل دریایی توسط خطوط کشتیرانی بینالمللی به بنادر مهم روسیه از جمله ولادی وستوک، سنپترزبورگ و نووروسیسک متوقف و همچنین راهآهن سراسری شرقی- غربی آن کشور نیز کارایی خود را از دست داد. در حال حاضر روسیه بیش از هر زمان دیگری برای مبادله کالا و تجارت 8 میلیارد دلاری با هندوستان و کشورهای جنوب و شرق آسیا به مسیر کریدور شمال- جنوب نیاز پیدا کرده است.
پس از تحریمهای اعمال شده علیه روسیه، دولت هند کمیتهای تشکیل داد تا برای کمک به بازرگانان هندی راههای دسترسی به تسهیلات کشتیرانی را پیدا کند که در این بین مسیر بنادر گرجستان را برای ارسال کالاهای صادراتی هند به روسیه برگزید. چند روز بعد از ارسال نخستین محموله از مسیر گرجستان، برخی تحلیلگران اقتصادی هند مطلب جدیدی را مبنی اینکه مسیر کریدور ترانزیتی شمال- جنوب که از ایران و آذربایجان عبور میکند بهمراتب سریعتر و ارزانتر از مسیر گرجستان است، مورد تاکید قرار دادند. این کریدور، یکی از مهمترین شاهراههای ارتباطی از غرب تا جنوب آسیا به شمار میآید که ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۰ در سنپترزبورگ توسط 3 کشور ایران، روسیه و هند به منظور ترویج همکاریهای حمل و نقلی تأسیس شد. این کریدور اقیانوس هند و خلیجفارس را از طریق ایران به دریای خزر سپس از طریق روسیه به سنپترزبورگ و شمال اروپا متصل میکند. پوتین در ششمین اجلاس سران دریای خزر با حضور سران جمهوری آذربایجان، ایران، قزاقستان و ترکمنستان گفت 5 کشور حوزه دریای خزر که روسیه را نیز دربر میگیرد، برنامههای زیادی برای بهبود زیرساختهای حملونقل در منطقه دارند و در این راستا، اشاره ویژهای به کریدور بینالمللی حملونقل شمال-جنوب داشت و آن را رگ حیاتی حملونقل از سنپترزبورگ به بنادر ایران و هند توصیف کرد.
این کریدور، میتواند یک جایگزین برای مسیر مدیترانه-سوئز باشد که به روسیه اجازه میدهد آبهای تحت تسلط رقبای غربی خود را دور بزند و مسیری است که بیشتر تجارت جهان از آن عبور میکند. دور زدن کانال سوئز همچنین میتواند به کشورهایی که از طریق کریدور حملونقل بینالمللی شمال- جنوب تجارت میکنند کمک کند از تأخیر در نقاط بنبست، مانند آبراه تحت کنترل مصر که محل ترانزیت تقریبا همه کالاهایی است که به اروپا حمل میشود از جمله محصولات نفتی، جلوگیری کنند.
هند در حال حاضر بیشتر از قبل از جنگ اوکراین از روسیه نفت خام میخرد. هند اعلام کرده است انرژی روسیه را با تخفیف خریداری خواهد کرد، زیرا به دنبال بهترین معاملات برای مردم خود است. روسیه دومین صادرکننده بزرگ نفت به هند در ماه مه (اردیبهشت و خرداد) بود و میتوانست شرکای قدیمی انرژی خود را کنار بگذارد تا در ژوئن به بزرگترین تامینکننده نفت خام هند تبدیل شود. با تلاشهای اتحادیه اروپایی و ایالات متحده جهت محدود کردن نقش روسیه در اقتصاد جهانی این کشور با اقدامات متقابلی همچون دریافت بهای انرژی به روبل روسیه توانست ارزش روبل را بشدت افزایش دهد. با توجه به افزایش قابل ملاحظه صادرات نفت روسیه به هند و پیشبینی زمستان سخت و سرد برای اروپا، به نظر میرسد شاهد شکلگیری آرایشی جدید در اقتصاد جهان باشیم، از این رو دولت میتواند با تکمیل گذرگاه شمال- جنوب، اقتصاد دریا را فعال و تجارت دریایی و حملونقل زمینی را تسهیل کند، چرا که صنعت حملونقل پیشزمینه توسعه بخشهای اقتصادی کشور بوده و با شکلگیری مناسبات جدید در منطقه و تمایل هند و روسیه به افزایش حجم مبادلات با تکمیل پروژههای ناتمام ریلی و جادهای، ایران میتواند از عبور و ترانزیت کالا از خطوط ریلی و جادهای خود درآمد سرشاری داشته باشد. علاوه بر آن، هند در چند سال قبل توافق «کواد 1 و2» را با امارات، رژیم اشغالگر قدس، آمریکا و استرالیا به ثبت رسانده است تا نفت و کشتیهای تجاری آنها از اقیانوس هند به دریای سرخ و اروپا برسد و از آن طرف به آمریکا برود. این گذرگاه از این جهت مهم است که مسیر ریلی هند به اروپا را از ایران به آذربایجان و از آن سمت به روسیه و اروپا تغییر میدهد که بسیار اهمیت دارد.
***
آذربایجان عقبنشینی کرد
آذربایجان و ترکیه قصد داشتند با دور زدن ایران و تشکیل کریدور زنگزور جلوی کریدور بزرگ شمال- جنوب را بگیرند. این در حالی است که کارشناسان معتقدند راهاندازی کریدور زنگزور عاملی برای از بین بردن مزیتهای بزرگ ترانزیتی و اقتصادی ایران در راهاندازی کریدور شمال - جنوب و کریدور شرق - غرب از مسیر ایران است، چرا که با راهاندازی کریدور زنگزور به موازات مرزهای ایران، ژئوپلیتیک قفقاز به هم خورده و این مسیر بر سر راه کریدور راهبردی شمال- جنوب قرار میگیرد و مانع دسترسی ایران به اورآسیا و بازار اروپا خواهد شد. اما توافق اخیر بین ایران، آذربایجان و روسیه نشان داد پروژه بزرگ کریدور شمال - جنوب با کریدور تورانی یا زنگزور متوقف نخواهد شد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|